بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - شهداد حیدری : | ||
«دانشهایی همانند اندازهگیری زاویههای گوناگون زمین، رصد خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی و برآورد شعاع و قطر زمین را نخستینبار ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی، انجام داد. او بسیار پیشتر از نیوتن و کپلر قانونهای فیزیک را شناخته بود. در حالی که ما گمان میکنیم که این دانشها دستاورد باخترزمین است و آنها بودند که برای بار نخست به چنین شناختی دست یافتند. پس اگر دانش در ایران ادامه پیدا میکرد و کسانی بودند که شیوهی دانشورانهی ابوریحان را ادامه بدهند، چه بسا امروز ما از دید علمی بسیار پیشرفتهتر از باخترزمین بودیم.»
بوذرجمهر پرخیده، پژوهندهی تاریخ و فرهنگ ایران، افزون بر آنچه از سخنان او بازگو شد، در گفتار خود آگاهیهایی را دربارهی زندگی و دانش اندوزی ابوریحان بیرونی به دست داد و بیرونی را یکی از دانشوران نامدار ایران برشمرد که کتابها و یافتههای علمی او، و دیگر دانشمندان ایرانی، یکی از زمینههایی بوده است که جهش علمی رنسانس را در باخترزمین پدید آورد. «بيرونی» شعاع زمين را برآورد كرد پرخیده که در بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان سخن میگفت، با یادآوری نوآوریها و دستیافتهای علمی ابوریحان بیرونی، گفت: «بیرونی در ١٧سالگی ارتفاع نیمروزی خورشید را برآورد کرد و سالیانی پس از آن، توانست در روز چهارشنبه، 6 اسفندماه 376 خورشیدی ماهگرفتگی را در گرگان برآورد کند و در سال 400 خورشیدی اعتدال بهاری و پاییزی را بهدست آورد و طول و عرض جغرافیایی 600 شهر را بیابد. آنچه او بهدست آورده است با برآوردهای امروزی، تفاوت بسیار اندکی دارد. او نخستین کسی است که کتابی دربارهی مثلثات کروی نوشت و در کتاب دیگرش، به نام "صیدنه" سیاههای از 720 گیاه دارویی را آورد. بیرونی در رسالهی "پاتنجلی" پایهی شناخت روشی را میگذارد که امروزه به نام یوگا شناخته میشود. افزون بر همهی اینها، این دانشمند ایرانی توانسته بود شعاع زمین را اندازهگیری کند. آنچه او بدان دست یافته بود با برآورد شعاع زمین در زمان ما، تنها کمی بیشتر از 20 کیلومتر اختلاف دارد. نخستین کسی هم که دریافت میان دو نقطه از زمین اختلاف طول و عرض جغرافیایی هست، بیرونی بود.»
«بيرونی» و دانش مردمشناسی پرخیده با اشاره به دانش مردمشناسی بیرونی افزود: «او همراه سلطان مسعود غزنوی، که به هند لشکرکشی کرده بود، به آنسو رفت و با آیینهای مردمان آنجا آشنا شد و نزدیک به 10 سال در میان هندیها بهسر بُرد. رهاورد این آشنایی، کتاب "ماللهند" است که دربردارندهی آگاهیهایی دربارهی دینها و باورها و حتا ریزبینانهترین آداب هندی است. بیرونی در کتاب خود مینویسد که چند سال پس از رفتن به هند، توانست زبان سانسکریت را بیاموزد و فلسفههای هندی و راز و رمز آنها را، به کمک ایرانیانی که در آنجا زندگی میکردند، بشناسد. بیرونی شیفتهی فلسفه و زندگی هندیها میشود و همانند یک مردمشناس، دربارهی آنچه دیده بود، مینویسد.» به سخن پرخیده، بیرونی همواره با دیگر دانشمندان نامهنگاری میکرد و دیدگاه آنها را دربارهی یافتههایش جویا میشد. یکی از آن "ابوالوفای بوزجانی" بود که بیرونی از او خواسته بود که زاویهی خورشیدگرفتگی بغداد را، که بوزجانی بهدست آورده بود، بفرستد تا بتواند با برآوردي که خود در بخارا انجام داده بود، بسنجد. پورسینا و کوشیار گیلانی و ابومحمد خجندی نیز شمار دیگری از دانشمندان نامدار ایرانی بودند که با بیرونی نامهنگاری داشتند و بدینگونه از دانش یکدیگر و یافتههای علمی هم آگاه میشدند. ايرانيان از چرخش زمين، آگاه بودهاند پرخیده با اشاره به دامنهی دانش ایرانیان، افزود: «دانشمندان ایران حتا پیشتر از بیرونی میدانستند که زمین به دور خورشید میچرخد و حرکت وضعی به دور خود دارد. این که میگویند نخستین کسی که به این نکته پی برد گالیله بود، نمیتواند سخن درستی باشد. بیگمان کتابهای دانشمندان ایرانی به دست گالیله رسیده بود و او از یافتههای علمی ایرانیان آگاه شده بود. چون هیچ دانشی یکباره پدید نمیآید. باید دانشگاهها و مراکز علمی باشند و پیگیرییهایی انجام شود تا دانشمندان دورههای پس از آن به دستاوردی علمی برسند. این سخن هم که پس از روزگار باستان، دانش ایرانیان بهیکباره شکوفا شد، دیدگاه نادرستی است. چون شدنی (:ممکن) نیست که در ایران باستان، دانشگاهی نبوده باشد و کتابهای علمی نوشته نشده باشد و بیهیچ زمینهای، در دورهی پس از آن، دانش ما به شکوفایی برسد. گمانی در این نیست که در روزگار باستانی ایران، کتابهای فراوانی نوشته شده بود و دانش در سرزمین ما گسترش یافته بود و ادامهی آن به بیرونی و همروزگاران او رسیده بود.»
از زايش تا مرگ
آگاهی از رویدادهای زندگی بیرونی و برخی از کتابهای او، بخش دیگری از سخنان بوذرجمهر پرخیده بود. او گفت:«بیرونی در 18 شهریور، یا آنگونه که برخی دیگر میگویند: در 18 دیماه 352 خورشیدی در بیرون شهر خوارزم زاده شد و گویا از همینرو بود که به "بیرونی" آوازه یافت. سالیان پس از آن به پادشاهان "آل عراق"، که در خوارزم فرمانروایی میکردند، پیوست و توانست با پشتیبانی امیر آن دولت- شاهزاده ابونصر- دانش بیندوزد و کتاب بنویسد. هنگامی که محمود غزنوی در خراسان نيرو را به دست گرفت، دستور داد دانشمندان خراسان را به دربار او، در غزنه" بیاورند. یکی از آن دانشمندان، بیرونی بود که او را در گرگان دستگیر کردند و به غزنه بردند. فرمان محمود غزنوی برای آوردن دانشمندان گوشه و کنار ایران به غزنه، از دانشدوستی او نبود. او میخواست آنها را در دربار گرد آورد تا دربارهی رویدادهای زندگی و لشکرکشیهایش، پیشگویی کنند و با تکیه بر دانشی که دارند، از آینده باخبرش سازند. گفتهاند که بیرونی پیشگویی کرده بود که محمود غزنوی در لشکرکشی به هند پیروز خواهد شد. او در همهی سالیانی که در نزد غزنویان بود، کتابهای فراوانی از خود به یادگار گذاشت و سیاههای از آنچه پدید آورده بود، در سالهای پایانی زندگی نوشت. بیرونی در این سیاهه از 130 کتاب خود نام میبرد که امروزه تنها سی و چند کتاب او بهجا مانده است. این دانشمند بزرگ ایرانی سرانجام در 16 آذر 429 خورشیدی درگذشت. نوشتهاند هنگامی که بیرونی بر بالین مرگ بود و نفسهایش به شماره افتاده بود، یکی از دوستان دانشمندش به دیدار او رفت. بیرونی پرسشی از او پرسید. آن دانشمند گفت: اکنون چه جای پرسیدن است؟ بیرونی پاسخ داد: کدام یک از این دو کار بهتر است: این که پاسخ پرسشی را بدانم و بمیرم، یا آن که نادانسته از جهان بروم؟» به سخن پرخیده، با آن که بیرونی سرگذشت خود را نوشته است، اما ازاستادان و کسانی که در نزد آنها دانش آموخته بود، سخنی نمیگوید. این پنهانکاری، که در نزد دیگر دانشمندان ایرانی هم نمونه دارد، از آنرو بود که آنها گمان میکردند که اگر از دانش خود و اندوختههای علمیشان یاد کنند، در نزد تودهی مردم به از دینبرگشتگی متهم میشوند و آنها را در شمار کسانی میدانند که بیدیناند. همین است که دانشاندوزی در ایران همراه با گونهای روشهای پنهانی و پشتپردهای بوده است. بوذرجمهر پرخیده در پایان سخنانش با اشاره به کتابهای بیرونی که به زبان تازی است، گفت: «بیرونی در کتاب "التفهیم" خود، مینویسد از آنرو زبان تازی را برای نگارش کتابهایش برگزیده، چون مردم روزگارش دانش را از راه این زبان میآموزند و با آن که زبان فارسی را بسیار دوست دارد، اما چون توانایی پیدا کردن اصطلاحات علمی را به این زبان ندارد، ناچار است که از زبان تازی برای نگارش کتابهایش بهره ببرد.» |
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:شهداد,شهداد حیدری,ابوریحان,ریحان,نیوتن,رصد,خورشیدگرفتگی,ماه گرفتگی,فیزیک,قانونهای فیزیک,ابوریحان بیرونی,بیرونی,التفهیم,توده,مردم شناسی,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب